شاید تا هیچوقت...

توی اتوبوس نشستی به مقصد ناکجا آباد 

جایی که بتونی تلافی همه چیز را سر آن جا دربیاری

داری آهنگ گوش می دی ... ما عاشق هم بودیم ... حسی که یک عادت نیست .... از من که گذشت اما ... 

تلفنت زنگ می زنه با خوشحالی هجوم می بری به گوشیت ... شماره تلفن دوستته

چقدر اسپلشون شبیه همه ... یهو بغضت می گیره ... 

کال رو می زنی ... میگه الو ... نمی دونی چرا اما یهو بغضت می شکنه ... شاید چون یاد یکی دیگه افتادی

دوستت مدام میگه الو .. الو ... دوستم چیزی شده؟ ... 

با حالتی که می خوای بی تفاوت باشی می گی نه دوستم ... کاری دارید؟

دوستت که حالا کاملا فهمیده حالت خوب نیست با عصبانیت میگه معلومه ... بگو چیزی شده؟

میگی من خوبم حساسیت فصلی امانم را بریده بگید کاری دارید؟

سکوت می کنه و میگه خدا حساسیت فصلی ها رو سر عقل بیاره بهشون بفهمونه ... 

خندم میگیره ... چه ایده جالبی ... مثلا اگه حساسیت فصلی سر عقل بیاد بجای اواخر اسفند و اوایل فروردین خودشو می اندازه وسط چله تابستون؟

هیچوقت این جمله را فراموش نخواهم کرد:به تعظیم مردم این زمانه اعتماد نکن... تعظیم آنان همانند خم شدن دو سر کمان است که هر چه بهم نزدیکتر شوند تیرش کشنده تر است.

 

 



نظرات شما عزیزان:

sahar
ساعت13:08---11 اسفند 1390

این جمله را هرگز فراموش نکن
برای دوستت دارم بعضی ها مرسی هم زیاد است


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها:

پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:, | 1:18 | من |