زنگ انشا

بچه های فقیر فقط در زنگ انشا ، تعطیلات را به کنار دریا می روند . . . ! 

این جمله من رو به فکر فرو برد!

من بچه فقیر نبودم اما رنگ هیچ جا رو ندیدم و تنها در انشا بود که همه جا را دیدم! کاش زنگ انشا تموم نمی شد! 


برچسب‌ها:

شنبه 27 دی 1393برچسب:, | 1:29 | من |

منو بین یه گله گرگ رها کردی
اما الان
برگشتم 
با رهبری همون گله! 


برچسب‌ها:

شنبه 27 دی 1393برچسب:, | 1:28 | من |

قرار نیست باب میل و دلخواه همه باشم
چون همه آدمها نیز 
دلخواه و پسند من نیستند!!


برچسب‌ها:

شنبه 27 دی 1393برچسب:, | 1:22 | من |

قرار نیست همیشه پای نفر دومی درمیون باشه تا آدم خوابش نبره! 

قرار نیست که فقط تو مقصر همه بدبختی های زندگیت باشی که!

قرار نیست که همیشه واسه اثبات خودت واسه جلب احترام همه کاری واسه دیگران کنی!

قرار نیست واسه خوشایند دیگران همیشه خوب باشی!

قرار نیست تو فدا شی تا یه سری نمک نشناس به جایی برسند!

اما همه اینها واسه من قرار شد! قرار شد دیگه خوابم نبره! قرار شد من مقصر باشم! قرار شد من شمع باشم و تاریکی مردم رو روشن کنم به قیمت تمام شدن خودم!

قدیمیا معتقد بودند شمع به خاطر داشتن چهار عنصر آب خاک و آتش و هوا مقدسه اما من مقدس هم نیستم! پس این هم خودخواهی که خودم را با شمع همسان بدونم!!!!


برچسب‌ها:

پنج شنبه 25 دی 1393برچسب:, | 3:47 | من |