همش ماست و کشک بود...

همش فکر می کردم با پایان همه چیز می تونم از اول اول شروع کنم اما دریغ...

دریغ که همش فکرشم!

دریغ که مدام دارم با خیال بودنش سر می کنم!

درسها خیلی سنگینه 2ماه گذشته و من هنوز چیزی نخوانده ام!

سرکلاس که ابدا گوش نمی دهم فقط به سوالات چرت و مضخرف بچه ها فکر می کنم!

به این ها می گن نابغه که براشون مهمه چرا 2*2 برابر 4 و به من می گن یه نادان که آنقدر این مسئله قشنگ توی دوران های مختلف زندگی در مغزم نقش بسته که دیگر برام سوال پیش نمیاد که چرا!!!

یادمه سوم ابتدایی که بودم پسخ این سوال را خودم پیدا کردم البته اون موقع شرایط فرق داشت و مسئله پیچیده تر از این حرفا بود دقیقا سر امتحان بود که فهمیدم 7*9 تا می شه 63 وقتی که 7 تا دسته 9 تایی درست کردم و خودم اثباتش کردم!

الانم همون آدمم دوست دارم خودم بهش برسم نه بپرسم البته اگه سوالی برام پیش بیاد که متاسفانه نمیاد!

یادمه همیشه درسا رو جلو جلو می خواندم اما هیچ وقت حرفی نمی زدم چون برام مهم بود که بقیه هم بفهمند اما توی دانشگاه اینطوری نیست یکی که زودتر درسا رو خوانده نمی ذاره بقیه هم یاد بگیرند خب مشخصه یادگیری بچه ها یعنی سنگین تر شدن رقابت و در آخر سر و کله زدن برای نمره اول دانشگاه و در نهایت یعنی نپرداختن 350 تومان شهریه ثابت



نظرات شما عزیزان:

Helper
ساعت21:19---14 آبان 1390
اخطار اخطار
اگه رایانه ی خود را دوست دارید قبل از هر کاری به www.abo.loxblog.com
بیاید و از خطرناک ترین ویروس که موجب نابودی رایانه می شود مطلع شوید
این اطلاع مهم از روی دوستی به شما ارسال شد حال بقیه اش با خودتان


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها:

شنبه 14 آبان 1390برچسب:, | 21:0 | من |