غرور

دیـگـــر نه اشـکـــهایــم را خــواهـی دیــد

نه التـــمـاس هـــایم را

و نه احســـاســاتِ ایــن دلِ لـعـنـتـی را…

به جـــایِ آن احســـاسی که کُـــشـتـی

درخـتـی از غــــرور کـاشـتم…

 



نظرات شما عزیزان:

دنیای این روزای من
ساعت12:44---9 ارديبهشت 1391
فردی چند گردو به بهلول داد و گفت: بشکن و بخور و برای من
دعا کن.
بهلول گردوها را شکست ولی دعا نکرد.
آن مرد گفت: گردوها را می خوری نوش جان، ولی من صدای
دعای تو را نشنیدم!
بهلول گفت: مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای خدا خودش
صدای شکستن گردوها را
شنیده است...!


دنیای این روزای من
ساعت12:44---9 ارديبهشت 1391
مرسي عزيزم.. زيبا بود خانم گل

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


برچسب‌ها:

شنبه 9 ارديبهشت 1391برچسب:, | 1:1 | من |